ارنوازارنواز، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 2 روز سن داره

داستان‌هاي عمه پسند

روابط

۱- ارنواز یکسری از عروسک هاشو داره می ریزه تو سطل آشغال . مامان میگه چی کار می کنی؟ میگه نمی خوامشون چون دوستشون ندارم. ۲-ارنواز  یکسری از وسایلشو می ده به بابایی. بابا میگه چیه؟ میگه نمی خوامشون، بهت هدیه میدم. سوال اول: پیدا کنید رابطه هدیه و در ریختن را؟ سوال دوم: پیدا کنید رابطه بابا و سطل آشغال را؟
27 بهمن 1392

Winx و Vinx

ایتالیایی هر چیش سخت باشه نوشتنش آسونه. البته بحث ما این نیست.  ایتالیایی ها چهار تا از حروف لاتین را که مثلا انگلیسی ها استفاده می کنند، مورد استفاده قرار نمی دهند. این حرف ها عبارتند از : k, j, w, y ایتالیایی ها البته از این حروف در کلمه های وارداتی استفاده می کنند مثلا نمیشه BMW را جور دیگه ای نوشت یا مثلا ماست را که نداشتند به شکل معمول انگلیسی می نویسند Yogurt و مثال هایی از این دست. (این هم البته موضوع بحث نیست) من از روزی که ایتالیایی خواندم این سوال برام پیش اومده بود که اسم یوونتوس (تیم محبوب ایتالیایی ها ) که دیگه وارداتی نیست که اینجوری می نویسند juventus این سوال واسم باقی ماند تا فهمیدم اسم معروفترین کارتون این روزهای...
23 بهمن 1392

پیر نشدن

ارنواز خانوم نمی خواد پیر و مریض بشه. اینه که باید به حرف های مامانش گوش کنه. شیر بخوره، سبزیجات و میوه بخوره و دختر خوبی باشه. - یعنی Gentile (مهربان)‌ باشم؟ - آره یعنی Gentile باشی - مامان ، تو خیلی خوشگلی - مرسی عزیزم - حالا که اینو گفتم، یعنی من Gentile هستم؟
22 بهمن 1392

خارج از چارچوب وبلاگ ارنواز

خانوم عزیز تبلیغ کردن به اعتقاد من چیز بدی نیست. تبلیغ یک وبلاگ هم که البته کاری است فرهنگی و دلپذیر. چیزی که بد است دروغ گفتن است بخصوص در تبلیغ. چیزی که بد است این است که بگویید از وبلاگ شما خوشم آمده است و بیایید به جمع مادرانه ما اضافه شوید در حالیکه وبلاگ را نخوانده اید و نفهمیده اید که من مادر نیستم و یک پدرم . در این مواقع باید گفت لطفا مزاحم نشوید.        
22 بهمن 1392

ARMAVAZ

ارنواز میتونه اسم خودش را به لاتین بنویسه، اولاش می گفت که ما اسمش را بنویسیم و بعد خودش از روش مشق می کرد ولی تازگی نمی دونم چه جوری یکدفعه پیشرفت کرد و اسم خودش را به راحتی می نویسه، البته فقط با یک اشکال کوچک. ارنواز اسمشو اینجوری می نویسه: ARMAVAZ اون هم خیلی غیر طبیعی نیست چون با این دستخط بد ایتالیایی ها ما هم نمی تونیم تفاوت ام و ان را بفهمیم چه برسه به ارنواز
18 بهمن 1392

بازی در فیلم

خب اگه ننوشتم حالا می نویسم، چه اشکالی داره ارنواز اولین بازیش در یک فیلم، مربوط به حضورش در فیلم مامانش در تاریخ جمعه ۴ بهمن بود، فیلم مامانش هم یک فیلم سکانس یک دقیقه ای (و البته کمتر) بود به اسم در انتظار گودو و ارنواز تنها بازیگر این فیلم بود. قصه اش را نمیگم تا لو نره، به زودی هم در همین مکان اکران خواهد شد. روابط عمومی فیلم مامانش یعنی باباش
18 بهمن 1392

اما

ارنواز چند روزه که پشت سر هم ساندویچ خورده، اینه که مامانی تصمیم داره امشب بهش ساندویچ نده.  - ارنواز پیتزا می خوزی؟ - (با خوشحالی زایدالوصف) آره... اما با ساندویچ
13 بهمن 1392

داروین و میمون و بابا و ناناز

حالا مگه خود داروین بیاد به داد ما برسه. مامان که هنگ کرده و سکوت، جوابی هم نمیده، آخه تا حالا مشکل این بود که باید توضیح می داد آدم ها چطور اولش میمون بودند (اخه این هم حرف بود به بچه زدی؟)‌ به جای جواب گفته این تکامله و حالا باید توضیح بدهد که تکامل چیست. اینه که بابا مثل یک قهرمان میاد تا توضیح بدهد - ببین مثلا میمون ها اولش چهار دست و پا می رفتند این بود که دست هاشون قوی بود و از درخت بالا می رفتند بعد که توانستند رو پاشون بایستند دیگه به دست هاشون احتیاج نداشتند، این بود که پاهاشون قوی شد ولی دست هاشون ضعیف موند - مثل ما که بچه بودیم، چهار دست و پا می رفتیم؟ - آره. یا مثلا اولش آدم ها مثل میمون ها همه جاشون مو داشت ولی بعدا ک...
10 بهمن 1392

fratellino و...

از در نیامده تو با خوشحالی یک خبر را به باباش میده - بابا می دونی من قراره یک fratellino (برادر کوچک) داشته باشم؟ - واقعا؟ - آره مامان قراره ازدواج کنه - به سلامتی! با کی؟ - با تو - بابا یکبار دیگه ازدواج می کنید؟ - ... - تو را خدا! من تو را خوشگل می کنم. مامان را هم خوشگل می کنم، با همدیگه ازدواج کنید -...
4 بهمن 1392
1